دوشنبه ۹ فروردين ۰۰
مامانم خسته و ناراحته،انگار به هیچ چیزی امید نداره
ناراحتی از توی چشماش پیداس
امروز تولدشه و براش کیک خریدم اما خوشحالش نکرد
_______
وقتی منو ببینید شروع میکنم باهاتون گرم صحبت کردن و گاها بلند بلند میخندم
اگه کسی منو ببینه میگه چه بیخیاله و چقد حالش خوبه .اما واقعیت اینه ک من اون ادم نیستم
من واقعی قایم شده و پراز ترس و اضطرابه و بعضی وقتا از شدت استرس و حال بد نمیدونه چیکار کنه و فقط به خودش میلرزه
من واقعی نمیتونه غمش رو نشون بده و حرفاش رو با کسی درمیون بزاره!
________
دلم میخواد برای چندروز هم ک شده هیچ کسی رو نبینم و با هیچ کسی حرف نزنم و فقط سکوت کنم!
________