من متاسفم!

مامانم داشت از سیسمونی یکی تعریف میکرد ومیگفت بچش همین روزا به دنیا میاد
بابام پرسید جنسیتش چیه؟!
مامانم گفت دختر!
و بابام گفت اح و دهنشو کج کرد!


دنیا روی سرم خراب شد!

______________

همیشه به خودم دلداری میدادم که دختر،منتظر اومدن تو بودن!

میگفتم تورو دوستت داشتن و از داشتنت خوشحال بودن 

ولی از یه طرف فکر حرفایی که مامانبزرگم میزد ولم نمیکرد 

من و پسرعموم به فاصله ی چندروز به دنیا اومدیم

همه باهم توی یه خونه ولی واحدای مجزا زندگی میکردن!

میگفت عمو هی پسرشو بغل میگرفت و میگفت 

پسر پسر قند عسل

پسر پسر دارم،شاه دارم

و.......

_____

فکر کردم چقدر بابام دلش میخواسته من پسر بشم

چقدر حسرت خورده 

چقدر......

۰ ۱۲
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
No matter how you feel
Get up
dress up
show up
and
never give up
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان