سه شنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۸
من الان روی گلیم ابی رنگی که کف اشپزخانه کوچکمان پهن شده نشسته ام و دارم تایپ میکنم.
و این درحالی است که کته گوجه ام را دم گذاشته ؛کاهوی سالادرا خرد کرده وسس را اماده کرده ام
و همانطورکه منتظر دم کشیدن برنجم هستم،ان شرلی میخوانم .
پ.ن1:دلم نیامد پدرم بدون سحری روزه بگیرد.
پ.ن2:واقعا حیف نیست جزوه یک روز خوشی هفته نرود؟