نامه ای به شاسوسای گذشته!

اگه یکم دقیق فکر کنی منو به یاد میاری!

این نامه داره از اینده برای تو فرستاده میشه!

میخوام بهت بگم تو یه دختر خیلی زودرنج و حساس بودی!خیلی وقتا از دست همکلاسی هات ناراحت شدی و بغضت رو فرو دادی!

من میدونم خیلی اذیت شدی وخیلی درحقت ظلم شده و هیچ وقت هم نتونستی حقت رو از بقیه بگیری!من یادمه به خاطر اتفاقی که دوم دبستان توی اون روز سرد زمستونی که زمین یخ بسته بود واست افتاد چقد تورو دلگیر کرد!

میتونم بگم سرنوشتت رو تغییر داد به خاطر اون جراحت ،مسخره شدی،اعتمادبه نفست رو از دست دادی،به خاطرش توی هربحثی شرکت نکردی،بخاطرش از بقیه حرف خوردی!

من بهت حق میدم دختر خوب،توبایدم ناراحت میشدی و متاسفانه این مشکل از تربیت غیر صحیح والدین دوستات بوده نه تو!چون مادر و پدراشون یادشون ندادن که مسخره کردن، یه دختر دبستانی رو از پا درمیاره!

من حتی دوم و پنجم دبستانت رو به خاطر دارم که توی اون مدت کوتاهی که افسردگیت اوج گرفته بود چقدر اذیت شدی!و یه کوه غصه سردلت سنگینی میکرد!

یادمه وقتی بابات ورشکست شد چقد اروم اروم گریه کردی و از خدا کمک خواستی!

شاسوسای مهربونم تو حق داشتی که اون اشتباه بزرگ رو وقتی یه نوجوون 13ساله بودی انجام بدی چون اکثر دخترای اون سن چنینکارای بیخودی رو انجام میدن که بیشترش به علت وجود فضای مسموم دوستان و مدرسه است!

پس بعداز گذشت این همه سال خودت رو سرزنش نکن!

باید بهت بگم تو سوم راهنمایی خوب کاری کردی که اون کلیپس های گنده رو پشت موهات نمیکاشتی وتحمل کردی مسخره شدنت رو چون مثله یه مشت ابله واسه خوشگلترشدن یه کله ی گنده واسه خودشون درست میکردن و شبیه احمقا وقتی ناظم طرفشون میومد فورا قایمش میکردن!

وباید بگم وقتی سر کلاس علوم به خاطر اینکه والیبال بلد نیستی بازی کنی زهرا مسخرت کرد خوب کردیاروم نشستی و سرت رو زیر انداختی و بغضتو فرو خوردی!

خودت میدونی زهرا هزارو یک عیب داشتکه میتونستی بخندی و مسخرش کنی و جوری جوابش رو بدی و تا اخر عمرش سره دلش سنگینی کنه

اما مثله همیشه سکوت کردی چون دلت نمیخواست کسی رو مسخره کنی و بهش بخندی!

اما شاسوسا وقتی تو شدی15ساله زندگیت عوض شد!

چون تحمل این همه غصه واست سنگین بود!اونقدر توی خودت ریخته بودی و حرف نزده بودیکه یک شبه فوران کردی!

بهت حق میدم عزیزم!تو خیلی بزرگی کردی ،خیلی خانومانه رفتار کردی عزیزم!

شاسوسا زندگی تو بهم ریخت،کارت به مشاوره انفرادی و گروهی کشید!

معدل 19عه تو شد 15!معلمات توهین کردن بهت،همه بهت گفتن لوسی و داری ادا درمیاری!

اما من میفهمم که تو ادا درنیاوردی!من میفهمم که چقد حالت بد بودبه قدری که نمیتونستی سرکلاس بشینی!

شاسوسای 16ساله بازم به تو توهین شد و بازم ریختی توی خودت!

شاسوسای 17ساله وقتی مدرست عوض شد حالت بهتر شد،همکلاسی های جدیدت فرهنگ بالاتری داشتن!

و شاسوسای 18ساله ایندفعه باید سرزنشت کنم چون اینده ی خودت رو تباه کردی!چون به جای درس خوندن چسبیدی به اینترنت و تلگرام!

عزیزمن تو باید عاقلانه تر رفتار میکردی!

و حالا دختر جوان من صبور باش و مثله همیشه مهربون!اجازه نده کسی بهت توهین کنه و اشکت رو دربیاره و بیشتر حواست به خودت باشه،اروم باش و صبور و خدارو هیچ وقت ازیاد نبر❤

 

شاسوسای عزیزم جا داره یکی بزنم پشتت و بگم دمت گرم که خیلی مرد بودی!

 

۱۲ ۱۴
__PARNIAN __
۱۴ مهر ۲۰:۲۴

شاسوسای عزیزم(چه اسم خوش اوایی)

برات بهترین هارو آرزو میکنم و امیدوارم با هرشاسوسای گذشته ای که بودی، شاسوسای حالت بهترین چیزا براش رقم بخوره :)

پاسخ :

مرسی پرنیان جان ❤
خیلی خیلی ممنونم عزیزم،منم برای شما بهترین روزا رو ارزو میکنم 😻
روزایی که فقط لبخند و شادی توش باشه😚
سولویگ .
۱۴ مهر ۲۰:۴۸

شاسوسا، تو دختر قوی‌ای هستی که هرچند بار که افتادی بلند شدی و دوباره خودتو ساختی. من بهت تبریک می‌گم. 

پاسخ :

ممنونم سولویگ عزیز،
قوی بودن خوبه !
خیلی خوب!
 منم ارزو میکنم همیشه قوی باشی البته یه ارزوی دیگم میکنم که همیشه لبات خندون باشه😍
abdolnabi solimani
۱۴ مهر ۲۲:۲۲

سلام شاسوسا دختر شیرین بیان چی شده همش از گذشته ها حرف می زنی خدا بد نده دیگه گذشته ها گذشته الان باید به فکر آینده باشید دعا می کنم همیشه سلامت و موفق و پیروز و در زندگی خوشبخت باشید.

پاسخ :

سلام ☺
این یه چالش بود که منم شرکت کردم :دی
درسته منم همینو میگم گذشته ها گذشته و تموم شده ما باید اینده رو بسازیم تا خدای ناکرده ده سال دیگه دوباره با خاطرات بد از گذشته یاد نکنیم !
خیلی خیلی ممنونم ازشما 😊
سبز باشید🌱
نباتِ خدا
۱۴ مهر ۲۲:۴۶

چه اراده محکم و خوبی :) 

پاسخ :

همیشه اینقد محکم بودن خوب نیست نبات  : )
یه جایی یه روزی تموم میشه ارادت و میشکنی و خورد میشی و تیکه تیکه میشی  : ))
اما همینکه حس کنی خداهست کافیه!
ممنونم به خاطر کامنتت عزیزم 😚
علی رضا
۱۴ مهر ۲۳:۱۷

این شاسوسا با این گذشته و گذروندن اونا،باید کم کم دیگه آماده شده باشه تا روزای خوب و موندگارشو پس بگیره.

پاسخ :

امیدوارم که اینطور باشه : )))
ممنونم علی رضا ☺
سید جواد
۱۵ مهر ۰۶:۲۶

یک سرگذشتِ توهین وار

دائم داشتند به شما توهین میکردند و اصلا انگار یه وضی :/

سپاسگذاریم از شما

پاسخ :

توهین وار اما پراز ابهام !
منم میتونستم بهشون توهین کنم چون همه ی ادما یه نقطه ضعفی دارن یا حتی توی ظاهرشون یه عیبی هست واسه مسخره کردنشون
اما من دوست نداشتم به کسی بخندم و دل کسی رو بشکنم ☺
چون مادرم رفتارای درست و غلط رو بهم یاد داده بود : )
فاطمه حیدری (رضوان)
۱۵ مهر ۱۱:۱۰

سلام

نامه نوشتن به گذشته می تونه احساسات بدی رو که نسبت به خاطرات تلخ گذشته داشتیم تخلیه کنه

 

اسم جالبی دارید

یاد شعر سهراب افتادم

 

کسی روی خاکستر بال هایم راه می رود

دستی روی پیشانی ام کشیده شد،من سایه شدم:

"شاسوسا" تو هستی؟

دیر کردی:

از لالایی کودکی،تا خیرگی این آفتاب،انتظار ترا داشتم

پاسخ :

سلام ☺
دقیقا یه بار سنگینی از دوش ادم برداشته میشه .
ممنونم!

شاسوسا تو هستی؟: ))))
فقط سهراب خونا درک میکنن همه ی این ابهتی که توی این اسمه !


edi _s
۱۵ مهر ۲۱:۲۹

:)

مث سهراب...سنگینی و سنگینی حرفاتو لاب لای کلماتت پنهانشون میکنی...

نامه خوبی به خودت نوشتی...هیچ حرفی به ذهنم نمیرسه...جز اینکه سرخرگ آوران قطور تر از وابران بود...گفتم یادآوری شه!...

خدایی نمیتونم چیزی بگم چون الان نمیتونم جز به اعصاب محیطی فک کنم!

امیدوارم همیشه موفق باشی بانو!

پاسخ :

ادی : )))))
مچکرم عزیزم^___^
ادی درس و مشق بهت خیلی فشار وارد کرده😂

ممنونم دختر!
شماهم موفق باشی😻
edi _s
۱۷ مهر ۲۳:۰۷

خواهش...

زدم رو دور زیست شناسی...در نابود ترین حالت ممکن غوطه ور میباشم!

در فشار 24 اتمسفرم...دارم له میشم دیگه!

قربان شما!

:)

 

پاسخ :

انشالله همیشه رو این دور بمونی 
درس خون و قوی و پرانرژی😊

❤👑😙
mina
۲۵ مهر ۱۴:۰۲

عزیزم دقیقا میدونم چی میگی چون سر خودمم اومده :(

یادمه تو دوره ابتدایی و راهنمایی و 2سال از دبیرستان چقدر اذیت شدم سر این موضوع

ما به خاطر بابام و کارش مجبور شدیم از شهرمون بریم تو یه روستا زندگی کنیم تو کل دوره ابتداییم بچه ها مسخرم میکردن چون فارسی حرف میزدم و زبونشون رو بلد نبودم بعد که با کلی زجر کشیدن یاد گرفتم بازم مسخره ام میکردن پشت سرم حرف میزدن حتی وقتی به مامان بابام میگفتم اینا ازم بدشون میاد میگفتن مشکل از خودته ولی حالا که سه ساله باهاشون در ارتباط نیستم از بقیه میشنوم که چقدر واسشون مهمم چقد دوس دارن از زندگیم و کارام سر در بیارن چقد دوس دارن جام باشن

ببخشید خیلی طولانی شد ولی همه اینا رو گفتم که غصشو نخوری یه روز میرسی جایی که من هستم و میهمی چقد دوس داشتن جات باشن و نمیتونستن واسه همین مسخره ات میکردن

پاسخ :

واقعا سخته : (
خیلی خوبه اینجوری
همین که موفقی باعث شده یه مشت باشه که تو دهنشون زده میشه 

امیدوارم که واسه ی منم همینطوری بشه ☺

واسه ی شما موفقیتای بزرگتر ارزو میکنم دختر جان❤🍀

خوش اومدی 😻
صادق علیخانی
۳۰ مهر ۰۹:۴۷

سلام 

وبلاگ زیبا و خوبی دارید.
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سر بزنید

 

با افتخار وبلاگتون رو دنبال میکنم 

خوشحال میشم شماهم اینکارو انجام بدین
 

http://alikhani98.ir

پاسخ :

ممنونم..
میم . الف
۱۹ آبان ۲۱:۲۱

:)))

پاسخ :

,❤️🖐️
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
No matter how you feel
Get up
dress up
show up
and
never give up
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان